-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 تیرماه سال 1384 15:39
اگه قلبمو شکستی به فدایِ یک نگاهِت این منم چون گُل پَرپَرکه که نشستم سَرِ راهِت تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم اگه من نَمُردَم از عشق تو بدون که رو سیاهم اگه عاشقی یه دَردِ، چه کسی این دَردو ندیده تو بگو کُدوم عاشق ، رنج دوری نکِشیده اگه عاشقی گناهِ، ما همه غرقِ گناهیم میونِ این همه آدم، یه غریب و بی پناهیم تو...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1384 16:21
رو برگ گل نوشتم که من دوست دارم اما تو .......
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 تیرماه سال 1384 14:43
وقتی خوشبختی می آید همه چیز باهاش می آید وقتی که خدا بخواد یکی مثل تو می آید گل یاس و آسمون تاک نصرت می زنن همه ستاره ها شبا چشمک می زنن وقتی که شریک عشق خوب و خوشقدم باشه توی راه زندگی وصله تنم باشه ای کبوتر حرم برو پیش دلبرم بهش بگو من عاشقم از همه عاشقترم تو مثل ستاره ها شبا تو آسمونمی تو نفسهای منی فروغ آشیونمی من...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 تیرماه سال 1384 20:31
دنیای منو ازم گرفتی خواب راحتی بود توی چشمام با اومدنت اونم گرفتی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 تیرماه سال 1384 20:26
از این سر دنیا تا اون سر دنیا میریزم زیر پاهات هزاران گل زیبا از این سر دنیا تا اون سر دنیا میریزم زیر پاهات هزاران گل زیبا
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 تیرماه سال 1384 14:30
با من بمون حرف نگفته دارم میخوام بازم سر رو شونه ت بذارم صدات بشه مرحم زخم کهنه م تموم بشه شبای انتظارم میخوام باتو از شب گریه باشم میخوام باتو بغض ترانه باشم میخوام برات از زندگی بخونم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 تیرماه سال 1384 14:16
چرا از من گذشتی خیلی ساده تو که دونستی مرد پیاده جوونیشو پی عشق تو داره شنیدم گفتی از عاشقی سیرم نگفتی با خودت من یه وقت میمیرم حالا حق دلو از کی بگیرم چرا از من گذشتی بی تفاوت نه انگار عشقی بود نه روزگاری نه پائیز و زمستون نه بهاری چه جور دلت اومد تنهام بذاری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 تیرماه سال 1384 14:11
اگه بری زندگیمو غصه و ماتم میگیره چشم به در منتظره گریه رو از سر میگیره اگه بری خونه ی دل دوباره سوت و کور میشه همین یه ذره خورشیدم میمیره و بی نور میشه تنها منو رها نکن درهای غم رو وا نکن زندگیمو سیاه نکن با دل من چنین نکن تنها منو رها نکن درهای غم رو وا نکن زندگیمو سیاه نکن با دل من چنین نکن تو اومدی تو زندگیم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 تیرماه سال 1384 14:05
دوست دارم یک عالمه یه عالمه که خیلی کمه نیاز با تو بودنم مثل نفس دما دمه تا نفسم داره نفس می خونم از تو یک نفس دوست دارم همین و بس قسم به خاک پای تو به حرمت صدای تو یک جون ناقابلی هست که میکنم فدای تو تا نفسم داره نفس می خونم از تو یک نفس دوست دارم همین و بس سقف بلند آرزوم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 20:50
اگه یک روز می تونستم دلمو وا بکنم بگم اون راز دلم رو چشماتو دریا بکنم اگه یک روز می تونستم دلمو راضی کنم بگم که عاشقتم امروز وفردا نکنم عشق تو جوونه شد چلچراغ خونه شد همدم شبهای من مهتاب شبونه شد من امید تازه می خوام فرصت دوباره می خوام بر سر دو راهی موندم من ازت یه چاره می خوام روزی که تو رو شناختم واسه عشق یه خونه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 20:49
حالا بیقرارم تو ای دل چشم انتظارم تو ای دل نفرین بقلبت تو ای یار از را ه بیراهم تو ای دل روزی که باتو بودم روز خوش زندگی روزای رفته رفته همراه با افسردگی بقلب خستم انگار عاشق بودن گناهه یه روزو روزگاری روم از این زندگی حالا بیقرارم تو اتک چشم انتظارم تو اتک نفرین بقلبت تو ای یار از را ه بیراهم تو اتک حالا بیقرارم تو...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 20:41
هرجا بودی یادت نره یه عاشقی به یادته دو چشم منتظر به در همیشه چشم به راهته هرجا بودی یادت نره یه بیت جا مونده داری یه هنجره پر از غزل تو غیبت تو ساکته تو ای عزیز هرجا بودی طنین این صدا بودی برای زنده بودنم نفس بودی هوا بودی قدم قدم تو جادّه ها دلیل رفتنم شدی خود خود تنم شدی حتّی اگه جدا بودی هرجا بودی یادت نره یه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 تیرماه سال 1384 18:48
وقتی رفت حاشیه درختامون طلایی بود ماه تو آسمون بود و قحطی روشنایی بود وقتی رفت غبار نشست رو رویاهای اطلسی دیگه هیچکسی نشد عاشق چشمای کسی وقتی رفت دریا دیگه به ماهیا نگاه نکرد ماه دیگه در نیومد . ستاره ادعا نکرد وقتی رفت . حاشیه درختامون طلایی بود ماه تو آسمون بود و قحطی روشنایی بود وقتی رفت لونه هیچ پرنده ای چراغ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 تیرماه سال 1384 15:37
جون و دلم فدای تو جون میزارم به پای تو می زنه قلب عاشقم تنها فقط برای تو !
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 تیرماه سال 1384 15:36
بشکن و منتظر نمون دل واسه ی شکستنه اما فقط یادت باشه این دفعه نوبت منه میخوای بمون میخوای برو پای خودت خوب وبدش اما اگه میخوای باشی رفاقتی بزن قدش خیال میکردی قلب من تاب شکستن نداره منتظری بازم دلم پیش دلت کم بیاره مرام ما تو عاشقی یک دلی و صداقت وقتی میگم نوکرتم این آخر رفاقت
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 تیرماه سال 1384 01:35
هی مامانم با ابجی کوچیک امدند
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 تیرماه سال 1384 02:13
یادت میاد گریه هامو ریختم کنار پنجره داد کشیدم توراخدا نامه بده یادت نره یادت میاد خندیدی و گفتی حالا بذار برم تو رفتی و من هنوزم کنار در منتظرم یادت میاد یه شب با هم رفتیم کنار پنجره قول دادی تا ستاره هست عشقمون از یادت نره یادت میاد تو رویامون مسافر قایق شدیم تا چشم به هم زدیم دیدیم هر دوتامون عاشق شدیم یادت میاد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 تیرماه سال 1384 01:55
غریبه ، خسته ای ، خاموش و سردی شبی تلخ و عبوسی ، مثل دردی منو با خودت ببر ، یک روز از اینجا غریبه ، اگه فراموشم نکردی غریبه آی غریبه آی غریبه ببین دنیا پر از رنج و فریبه دلم تنگه ، غریبه آی غریبه غریبه زندگی بی تو حرومه کتاب خاطراتم نا تمومه تنم سرد و دلم آشفته بی تو نمیدونم که خوشبختی کدومه غریبه مسکنت دشت کویره آخه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 تیرماه سال 1384 01:49
بردن اسم تو از یاد کاریه که خیلی سخته دل تو نقش یه قلبه که تو آغوش درخته تو دلم همیشه جاته همیشه دلم باهاته یاد من هرجا که باشی مثل سایه پا به پا ته
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 تیرماه سال 1384 01:38
چرا وقتی که آدم تنها میشه غم و غصه اش قد یک دنیا میشه میره یک گوشه پنهون میشینه اونجا رو مثل یه زندون میبینه غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت میکنه وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه غم میاد یواش یواش خونه دل در میزنه یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار غم تنهایی اسیرت...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 تیرماه سال 1384 01:30
تو را از بین صدها گل جدا کردم تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم برای نقطه ی پایان تنهایی تو تنها اسمی بودی که صدا کردم عشق من بگو از پاکی چشمه منو لبریز خواستن کن با دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن اگه از مرگ باورها از آدمها دلم سرده نوازش کن تو دستام رو که خیلی وقته یخ کرده که خیلی وقته یخ کرده عشق من دیگه دلواپس...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 تیرماه سال 1384 01:25
امشب از آسمان دیدهء تو روی شعرم ستاره می بارد در زمستان دشت کاغذ ها پنجه هایم جرقه می کارد شعر دیوانهء تب آلودم شرمگین از شیار خواهش ها پیکرش را دوباره می سوزد عطش جاودان آتش ها آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست از سیاهی چرا هراسیدن شب پر از قطره های...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 تیرماه سال 1384 10:54
یکی را دوست می دارم ، ولی افسوس،او هرگز نمی داند . نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم، ولی افسوس، او هرگز نگاهم را نمی خواند. به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم، ولی افسوس، او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند. به مهتاب گفتم ای مهتاب، سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو که او...
-
چی میشه عاشقم باشی؟
پنجشنبه 2 تیرماه سال 1384 10:34
دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس تو این غبار . تو این سکوت چه بی صدا . نفس نفس از این نامهربونی ها دارم از غصه می میرم رفیق روز تنهایی . یه روز دستاتو می گیرم تو این شب گریه می تونی پناه هق هقم باشی تو ای همزاد همخونه چی میشه عاشقم باشی؟ دوباره من . درباره تو دوباره عشق . دوباره ما دو هم نفس . دو هم زبون دو...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 18:17
دوبــاره در سـرم فکـر سفـر دارم . هـوای سـرزمـیـن هـای دگــر دارم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 18:04
سبد سبد طراوت ای عشق با سخاوت دوست دارم رو این بار می خونم با شهامت
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 18:01
خیلی بیشتر از اونی که بدونی دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 18:00
خستگی و درد تا چه حد نا امیدی و زجر تا چه حد تا به کی باید منتظر ماند انتظار بی پایان تا چه حد وحشت ز کابوس های شبانه بی خوابی و پریشانی تا چه حد دویدن در جاده ی آرزو ها نبودن نفس در سینه تا چه حد غم از دست دادن تو گریه بی پایا تا چه حد نذر و نیاز برای آمدن تو بی خبری و تنهائی تا چه حد فکر بی تو بودن و بی تو رفتن به...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 02:44
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باتو هستم تا همیشه
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 02:37