زدی آتیش به دلم
اما بازم دوست دارم
اگه از جاده بیای
پاتو رو چشام میذارم
اگه باز یه بار دیگه
بهم بگی دوست دارم
عکستو بجای ماه
تو دل شبهام میذارم
این لبای عاشقم
بی تو صدایی نداره
این چشای دربدر
ببین قفط تو رو داره
غروبا که آسمون
دل میگیره بیش و کم
من میخوام داد بزنم
بهت بگم عاشقم
من میخوام داد بزنم
که تو فقط مال منی
باید از جاده بیای و
این طلسمو بشکنی
حالا یه روز میای
که خیلی دیره
دل عاشق من
تو غصه گیره
میخوام بدونی باشی یا نباشی
کسی جاتو تو این دل نمیگیره
سلام دوست مهربون ما!. 26 تیر برا من و مریم یه روز جاودانه ست روز شروع عشق . 2 سال از اون روز می گذره و علیرغم مشکلات هر روز از روز پیش عاشقتر بودم ! برا شما دوست مهربونم هم آرزوی شادکامی و خوشبختی دارم.
راستی متاسفم که رفتار بچه گونه ما شما رو یه کم اذیت کرده بود. امیدوارم که درس خوبی گرفته باشیم ! به هر حال الان بیشتر از همیشه مریم رو دوست دارم و به دوستی با شما یار مهربون هم افتخار می کنم