عجب سوزنده ما را آتش عشق
تمام شعله های سرکش عشق
عشق عشق عشق عشق
بغیر از عشق ما را پیشه ای نیست
زبان و روح را اندیشه ای نیست
اگه عشق نباشم نیستم من نیستم من
نمیدانم هستم ،کیستم من کیستم من
و بر ساز و برگ زندگانیی
تمام شعر و آهنگ جوانی
نوشتم بر تن سرخ شقایق
من و عشق و من و عشق و من و عشق
عشق بانی مناجات من است
عشق همه ذرات من است
عشق عشق عشق عشق
بدون عشق میل خوندنم نیست
بدون عشق شور موندنم نیست
اگر در بارگاه دل نشینم
درون هر جونه عشق بینم
عشق عشق عشق عشق