نگات قشنگه ولیکن یه کم عجیب و مبهمه
من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه
من و گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر
نمی دونم شاید سفر برای دردات مرهمه
تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه
من چه جوری واست بگم بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره
اما به جون اون چشات مرگ گلای مریمه
آخرشم دق می کنم تا من و دوست داشته باشی
مردن که از عاشقیه یک دفه نیست که کم کمه
من نمی دونم تو چرا اینجور نگاهم می کنی
زیر نگاه نافذت نگاه عاشقم خمه
می پرسم از چشمای تو ممکنه اینجا بمونی ؟
می خندی و جواب می دی رفتن من مسلمه
برو به خاطر خودت اما به من قول بده
هرجای دنیا که بری دیگه نشو مال همه
رسمه که لحظه ی سفر یادگاری به هم می دن
قشنگ ترین هدیه ی تو تو قلب من یه مشت غمه
شاید این و بهم دادی که همیشه با من باشه
حق با تو ا تو راست می گی غمت همیشه پیشمه
دیدی گلا شب که میشه اشکاشونو رو می کنن
یادت باشه چشم منم همیشه غرق شبنمه
تو می ری و اسم من و از رو دلت خط می زنی
اسم قشنگ تو ولی همیشه هرجا یادمه
چشمای روشنت یه کم کاشکه هوای من رو داشت
تنها توقعم فقط یه بار جواب ناممه

کاش می دانست
که چه قدر دوستش
دارم

دل منو برده با نگاهش
میمیرم واسه اون شکل ماهش
میدونه که شب و روز خواب ندارم
سر کوچه میشینم چشم براهش
دیگه دیگه بامن کار نداره چی شده که منو دوست نداره
نمیدونم که چرا قهر با من
مگه توی سینه دل نداره
حالا میگه نمیخوامت دیگه برو نمیخوامت برو برو نمیخومت
میخوام با تو باشم تا همیشه
بدون تو موندن مگه میشه
دوری نکن از من دیگه بسه
چرا دلت واسه من تنگ نمیشه
میخوام با تو باشم تا همیشه
بدون تو موندن مگه میشه
دوری نکن از من دیگه بسه
چرا دلت واسه من تنگ نمیشه
نگو که تو قلبت جا ندارم حالا حالا با تو حرفها دارم
بیا بیا برگرد پیشه یارت کسی رو به جز تو دوست ندارم
بیا بیا برگرد پیشه یارت کسی رو به جز تو دوست ندارم
دل منو برده با نگاهش
میمیرم واسه اون شکل ماهش
میدونه که شب و روز خواب ندارم
سر کوچه میشینم چشم براهش
دیگه دیگه بامن کار نداره چی شده که منو دوست نداره
نمیدونم که چرا قهر با من
مگه توی سینه دل نداره
حالا میگه نمیخوامت دیگه برو نمیخوامت برو برو نمیخومت